معمای رشد و کمبود نقدینگی
1397/10/02
7401
البته چون متوسط رشد اقتصادی نمیتواند عدد بالایی باشد پس رشد نیاز به نقدینگی نیز نمیتواند عدد بالایی باشد). همچنین اگر با گذشت زمان و رشد درآمد اشخاص، تمایل به نگهداری نقدینگی (اسکناس و سپردههای بانکی) بهعنوان یک دارایی ۲ درصد شدیدتر از درآمد رشد کند، آنگاه علاوهبر ۴ درصد نیاز به نقدینگی بیشتر ناشی از رشد درآمد، ۲ درصد نیز از این محل نیاز به نقدینگی رشد میکند. این به آن معنی است که درمجموع نیاز به نقدینگی بهطور متوسط حدود ۶ درصد رشد میکند؛ اما اگر نیاز به نقدینگی به دلایل اشاره شده بهطور متوسط سالانه ۶ درصد رشد کند، پس بهطور متوسط رشد سالانه نقدینگی معادل ۶ درصد اثری بر سطح قیمتها نداشته و تورمزا نخواهد بود. حال اگر سالانه بهطور متوسط نقدینگی ۲۰ درصد رشد کند و نیاز به نقدینگیبهطور متوسط سالانه ۶ درصد به دلایل اشاره شده رشد کند، آنگاه انتظار داریم بهطور متوسط سالانه ۱۴ درصد به قیمتها افزوده شود یا نرخ تورم ۱۴ درصد باشد. بهعبارت دیگر، چون عرضه نقدینگی ۲۰ درصد افزوده شده و تقاضای نقدینگی ۶ درصد افزوده شده است، افزوده شدن به نقدینگی مازاد بر نیاز حقیقی سبب فشار بر قیمت کالاها و داراییها میشود و به این ترتیب سبب افزایش قیمتها میشود. لازم است اشاره شود در کشورهایی مانند ایران که از طریق استخراج منابع زیرزمینی و فروش به جهان خارج و لذا واردات، امکان تهیه کالا و خدمات از جهان خارج وجود دارد، بخشی از فشار اشارهشده نیز از آن طریق جبران میشود و آثار تورمی رشد نقدینگی به این دلیل اندکی کمتر خواهد بود و این موضوع در دورههای جهش قیمت مواد معدنی صادراتی بارزتر است.
دادههای اقتصاد ایران در یک دوره حدودا ۵۸ ساله حکایت از آن دارد که متوسط رشد نقدینگی حدود ۶۲/ ۲۴ درصد و نرخ تورم حدود ۹۵/ ۱۴ درصد بوده است. این به آن معنی است که بین نرخ رشد نقدینگی و نرخ تورم بهطور متوسط حدود ۶۷/ ۹ درصد شکاف وجود دارد. در واقع، این به آن معنی است که بهدلیل رشد اقتصادی و افزایش تمایل به نگهداری نقدینگی و همچنین استفاده از ثروت نفت در کنترل آثار تورمی رشد نقدینگی، بهطور متوسط تا حدود ۶۷/ ۹ درصد رشد نقدینگی سبب تورم نمیشود و فراتر از آن بهطور کامل و در نهایت در افزایش قیمتها تخلیه میشود. البته با توجه به کاهش نقش بخش نفت در اقتصاد ایران، در آینده امکان توسل به ثروت نفت برای کنترل آثار تورمی رشد نقدینگی ضعیفتر است و آنگاه ممکن است رشد نقدینگی فراتر از ۴ تا ۵ درصد نیز تورمزا باشد؛ مگر آنکه تغییر مسیری اساسی سبب افزایش متوسط رشد اقتصادی ایران شود. بنابراین واقعیتاقتصاد ایران از رشدهای بالای نقدینگی فراتر از نیاز اقتصاد حکایت دارد و به همین دلیل نیز ایران جزو معدود کشورهایی است که برای مدت طولانی تورمهای بالا را تداوم بخشیده است.
از طرف دیگر، در تمام بررسیهای تجربی که راجع به مشکلات فراروی بنگاهها در ایران صورت گرفته، کمبود نقدینگی غالبا در راس قرار داشته و بهعبارت دیگر کمبود و دشواری تامین نقدینگی یکی از بزرگترین مشکلات بنگاهها بوده است. بلافاصله این پرسش مطرح میشود که چگونه کشوری با رشدهای بالای نقدینگی، در عین حال با کمبود نقدینگی توسط بنگاهها روبهرو است؟ آیا معمایی در کار است و آیا کمبود نقدینگی اظهارشده توسط بنگاهها ادعایی نامربوط است یا اینکه موضوع رشد بالای نقدینگی و موضوع کمبود نقدینگی، دو موضوع متفاوت هستند و امکان وقوع همزمان دارند؟ اگر دادهها نشان میدهد که رشد بالای نقدینگی در ایران به تورمهای بالا میانجامد، آنگاه با وقوع تورم چون قیمت مواد اولیه، تجهیزات و ابزار تولید، کالاهای واسطه ودستمزد و... افزایش مییابد، پس هزینه بنگاهها نیز افزایش پیدا میکند. در آن صورت، حتی اگر بنگاهها به سرمایهگذاری ثابت نپردازند، برای تامین سرمایه در گردش خود نیاز به منابع بانکی بیشتری پیدا میکنند. بهعبارت دیگر، برای تداوم همان سطح تولید قبلی به منابع بانکی بیشتری نیاز دارند. در واقع، اگر متوسط تورم در دوره ۵۸ ساله گذشته حدود ۹۵/ ۱۴ درصد بوده است، پسگویی بهطور متوسط برای حفظ همان سطح فعالیت قبلی بنگاهها سالانه به ۹۵/ ۱۴ درصد منابع بانکی بیشتر نیاز پیدا کردهاند. همچنین، چنانچه اقتصاد دارای رشد اقتصادی مختصری (برای ایران حدود ۴ درصد) باشد، آنگاه بنگاهها برای تامین مالی سرمایهگذاری ثابت لازم برای این رشد اقتصادی و برای تداوم سطح تولید بالاتر ناشی از رشد اقتصادی نیز نیاز به منابع بانکی بیشتری پیدا میکنند. باید در نظر داشته باشیم که فقط درصد قلیلی از نقدینگی بهصورت اسکناس و مسکوک است و درصد بسیار بالایی از آن به شکل سپردههای بانکی است. بنابراین درصدی از سپردههای بانکی و بخشی از نقدینگی بهعنوان ذخایر بلوکه میشود. پس اگر نقدینگی بهطور متوسط معادل ۶۲/ ۲۴ درصد رشد کرده است، این به آن معنی نیست که کل آن میتواند تبدیل به اعتبار برای رفع نیاز تسهیلاتی بنگاهها شود. از طرف دیگر، تورم بالا سبب عدم اطمینان میشود و در شرایط عدم اطمینان تمایل بانکها به اعطای تسهیلات به فعالیتهای تولیدی کمتر و تمایل به اعطای تسهیلات به بخشهای خدمات و بازرگانی و مواردی از این دست که بر اثر تورم بازدهی اسمی بالاتر دارند، بیشتر خواهد بود. این به آن معنی است که ضمن افزایش نیاز بنگاهها به نقدینگی بیشتر، تمایل به اعطای تسهیلات به بنگاههای تولیدی نیز بهطور نسبی کمتر میشود. تحلیل فوق این موضوع را نادیده گرفته است که جریان تسهیلات به سوی بنگاههای ناکارآمدتر (بهویژه از محل منابع بانکهای دولتی و خصوصیشده) که در ایران امری رایج است، دشواری فوق را تشدید میکند. بهعبارت دیگر، چون بخشی از اعتبار اعطاشده به بنگاههای ناکارآمد اختصاص مییابد، پس در تامین نیاز اعتباری و رفع کمبود نقدینگی بنگاهها اثربخشی کمتری دارد.
با توجه به آنچه به اختصار بیان شد، کاملا واضح است که چرا رشد بالای نقدینگی همزمان با کمبود نقدینگی و دشواری تامین نیاز اعتباری بنگاهها رخ میدهد. در واقع، رشد بالای نقدینگی تناظری یک به یک با رفع نیاز نقدینگی و اعتباری بنگاهها ندارد و ضرورتی ندارد که رشد بالای نقدینگی به رفع نیاز اعتباری بنگاهها بینجامد. این موضوع از نیمه دوم دهه ۱۳۸۰ وضعیت دشوارتری را پیدا کرده و در چند سال اخیر بر این دشواری افزوده شده است. در واقع، در چند سال اخیر که نرخ سودهای بالا عامل اصلی در خلق نقدینگی بوده و به رشدهای بالای نقدینگی انجامیده، نهتنها به رفع نیاز نقدینگی بنگاهها کمکی نکرده، بلکه تامین نیاز نقدینگی بنگاهها را دشوارتر کرده است؛ چراکه هزینه تامین مالی بنگاهها را افزایش داده و تعهد سود سپردهها توسط بانکها انطباقی با درآمد ناشی از تسهیلات و سایر داراییهای بانکی نداشته است. این چنین است که ایران بهعنوان کشوری با رشدهای بالای نقدینگی، در عین حال کشوری است با دشواری شدید بنگاهها و بهویژه بنگاههای تولیدی در تامین نقدینگی و نیاز اعتباری مورد نیاز. آنچه از تحلیل فوق نتیجه میشود، آن است که رشد بالای نقدینگی نهتنها به رفع کمبود نقدینگی بنگاهها نمیانجامد، بلکه میتواند رفع این نیاز را دشوارتر کند. بنابراین سیاستگذاری پولی مناسب را نمیتوان در این موضوع خلاصه کرد که باید رشد نقدینگی بالا باشد یا پایین. وضعیت غالب سیاستگذاری مناسب آن است که رشد نقدینگی متناسب با نیاز اقتصاد باشد و در وضعیت غالب این نیاز نمیتواند با رشدهای بالای نقدینگی منطبق باشد. با این حال، ممکن است در مقاطعی نیاز به افزایش رشد نقدینگی ورای قاعده ساده معادل رشد اقتصادی باشد. در شرایط کنونی، یکی از دشوارترین مسائل سیاستگذاری آن است که چگونه نیاز نقدینگی اقتصاد فراهم شود؛ ضمن آنکه نرخ سود بالا نباشد و در عین حال به تلاطم در بازارها منجر نشود. برخلاف بسیاری از مسائل سیاستگذاری دیگر که اصلاح مسیر صرفا نیازمند اجماع سیاستگذاران و قبول هزینه اصلاح مسیر است، در زمینه سیاست پولی مساله بسیار بغرنجتر بوده و اجماع سیاستگذاران نیز صرفا شرط لازم است و نه شرط کافی. حل این معضل نهتنها نیاز به تبیین تئوریک دارد (چراکه مشابه آن بهطور دقیق در دنیا وجود نداشته است) بلکه مستلزم فائق آمدن بر دشواریهای اجرایی است. آنچه مهم است پذیرش این دشورای و پذیرش آسان نبودن حل این دشواری است تا سیاستگذار امکان طی مسیر دشوار را داشته باشد.
*دکتر تیمور رحمانی، عضو هیات علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران است.
برچسب ها :
ماشین سازی هادی
machinery hadi
industrial
پودر های معدنی
میکرونیزه
آسیاب گوگرد
صنعتی
صنعت ایران
ماشین سازی در ایران
آسیاب ریموند
آسیاب گوگرد صنعتی
خط آهک هیدراته
gcc
pcc
خط خردایش
خط جیگ آبی
برج پاشش
خط تولید گچ
سیستم انتقال مواد
الواتور های تسمه ای
زنجیری
مارپیچ
نوار حلزونی
نوار نقاله
فن سانترفیوژ
گواهی بالانس
کیسه پر کن
توزین مکانیکی
دیجیتال
تلرانس
غبارگیر خشک
bag filter
بگ فیلتر
خیس
غبارگیر آبی
برج پاشش
تاییدیه محیط زیست
سیکلون
ذرات
غبار
آلودگی
محیط زیست
فیدر
سرتاسی
لغزشی
روتاری والو
تغذیه
خط بالمیل
سپراتور
raymond
کلوخه
پودر
بسته بندی
غربال
اتوماتیک
متضمن
منظم
روغن و برق
کانی
بنتونیت
باریت
جیلسونایت
گیلسونایت
سلیگافلور
الوژیت
منگنز
هماتیت
مگنت
هایدنس
کربنات
لایمستون
hopper
fan raymond
cyclone
bag filter
screw
bucket elevator
bag packing division
connection pipe
چینی
گارانتی
جیگ
jigging
مکانیزم
جدایش
نوسان
باردهی
نحوه تخلیه
سرریز
ته ریز
کارایی
عملیات
کنترل سیستم
سرند
نگهداری
ماده معدنی
مخزن
hutch
نوسان
مکانیزم
پیستون
دیافراگم
هوای فشرده
حرکت موجی
تنظیم جریان
خوراک دهی
bendelari
کانی سنگین
عیارسازی
رسوبات آبرفتی
آسیاب آهک
lime mill
پخت آهک
روش سنتی
کوره های ابرهات
فرهاکس
دوار
هیدراته
هیدراتور
گرمازا
سپراتور
هوایی
آسیاب مرتز
دوار
پیش گرمکن
بسترسیال
گاز
مایع
جامد
فن
fan فن
سانترفیوژ
دینامیک
سیال
بی صدا بودن
silent
تهویه مطبوع
سطح مقطع
توزیع هوا
پاسکال
دبی
یاتاقان
sn
واسکازین
غبارگیر خشک
صنایع
کاشی
چینی
سیمان
فولاد
هودها
غبارخیز
شناور
سیال
فشار منفی
محفظه اصلی
اتاق کثیف
الیاف
تمیزکاری
شیر های برقی
ونتوری
موج ضربه
اگزوز
مایعات
پاک کننده
راندمان
جداسازی
رطوبت زن
اسکرابر
scrubber
سیکلون
cyclone
کم اصطحلاک ترین
متحرک سازی
هلیکال
سپراتور
کلاسیفایر
separator
دانه بندی
آلپین
سیکل هوایی
handling
نوار نقاله
belt conveyors
لاستیکی
زنجیری
رولیکی
الواتور
elvator
پودر های دانه ایی
کلوخه ای
لوله ای
مارپیچ
فیدر
feeder
خط خردایش
تغذیه کل
استهلاک
سرتاسی
روتاری والو
شاتونی
نواری
تغذیه
ویبراتور
vibrator
موتوژن
سیلو
هاپر
مخزن
تخلیه روانتر
آستری
لاینر
پیچ
جامبوپرکن
fill jumbo
بیگ بگ
جک
پنوماتیک
سکوی توزیع
موتد
گردوخاک
کیسه پرکن
bag packing division
مکانیکی
دیجیتال
تلرانس
کارخانجات
پودر
معدن
معادن باریت
معادن فلدسپات
معادن بنتونیت
معادن آهک
معادن فیروزه
معادن آهن
تک شیره
دو شیره
چهارشیره
توزین و دسته بندی
اتوماتیک
مکانیزه
ریزش بار
شرکت قند
کم انرژی ترین
استهلاک پایین
سهولت
تعمیر
نگهداری
آسیاب گوگرد
sulfer mill
فضای کم
ظرفیت بالا
گاز اکسیژن
تزریق گاز
سوخت کک
جداره
کشاورزی
تبدیل کلوخه
پودر
دانه بندی
خط خردایش
مس