دنیای اقتصاد : آسیبشناسی حاکی از آن است که کشورهای متعددی در آسیا و بهخصوص در مناطق غربی آن و خاورمیانه دچار کمآبی و خشکسالی هستند. از سوی دیگر تغییرات اقلیم و گرمایش جهانی نیز اثرات نامطلوبی را در این مناطق به جا گذاشته که این موضوع مدیریت منابع آب و بحران آب در این مناطق را دارای اهمیت کرده است.
مجمع مجالس آسیایی در اجلاس اخیر کمیته دائمی امور اقتصادی و توسعه پایدار خود، مسوولیت کارگروه آب در راستای ارائه راهکارهایی برای مدیریت منابع آبی و بحران آب را به عهده مجلس شورای اسلامی ایران گذاشته است. مطالعات «بازوی پژوهشی مجلس» نشان میدهد کشورهای متعددی در آسیا از نظر آبی در وضعیت کمآبی یا بحرانی قرار دارند که این وضعیت حاکی از «کاهش سرانه آب تجدیدپذیر» یا «برداشت بیش از حد از منابع آب تجدیدپذیر» است. ارزیابیها نشان میدهد کشورهای آسیانشین بهخصوص مناطق غربی و خاورمیانه، برای برونرفت از این بحران باید اقداماتی را در راستای مدیریت منابع آبی و بحران آب در دستورکار قرار دهند که این اقدامات در دو دسته جانمایی شدهاند. در دسته اول پیشنهادها و اقدامات از دیدگاه مدیریت داخلی آب در کشورهای منطقه (مقیاس داخلی) و در دسته دوم نیز پیشنهادها و اقدامات مذکور از دیدگاه مدیریت آب در سطح منطقه (مقیاس منطقهای یا بینالمللی) ارائه شده است.
موضوع آب و جنبههای مختلف آن در آسیا و بهخصوص در مناطق غربی و خاورمیانه از اهمیت خاصی برخوردار است. کمآبی و خشکسالیهای ذاتی این مناطق، تغییرات اقلیم، تنشها و مناقشات آبی محتمل در این مناطق جنبههای مختلف اهمیت این موضوع هستند. در همین راستا در اجلاس دو روزه کمیته دائمی امور اقتصادی و توسعه پایدار مجمع مجالس آسیایی که در تاریخ ۲۶ و ۲۷ ژوئن ۲۰۱۸ (معادل با ۵ و ۶ تیرماه ۹۷) در منطقه پیسوریبای کشور قبرس برگزار شد، یکی از مباحث مهم مطرح شده بحران آب در این مناطق بود. در این اجلاس که هیاتهای پارلمانی ۱۹ کشور آسیایی شامل اندونزی، اردن، افغانستان، امارات متحده عربی، بحرین، بنگلادش، پاکستان، تایلند، ایران، چین، روسیه، کویت، کامبوج، فلسطین، قبرس، عربستان سعودی، سوریه، هند و ویتنام شرکت داشتند، مفاد ۶ قطعنامه که از جملهآنها «قطعنامه آب و بهداشت در آسیا برای همه» بود به تصویب رسید. همچنین در این اجلاس مقرر شد کارگروهی در راستای ارائه راهکارهایی برای مدیریت منابع آب و بحران آب به ریاست نماینده مجلس شورایاسلامی ایران، موضوعات خود را در جلسات آتی مجمع مجالس آسیایی ارائه کند. حال این سوال مطرح است که وضعیت آب و منابع آبی در ایران در سال 2018 چگونه ترسیم شده است؟ براساس دادههای «سازمان خواربار جهانی»، متوسط بارندگی سالانه ایران در سال 2018، 216 میلیمتر است. همچنین مقدار آب تجدیدپذیر کشور در این سال 90 میلیارد مترمکعب خواهد بود. مقدار کل مصرف آب در ایران نیز در سال ۲۰۱۸، برآورد میشود که ۹۶ میلیارد مترمکعب باشد. درصد مصرف آب بخش کشاورزی در سال ۲۰۱۸ هم ۸۹ درصد تخمین زده میشود. از سوی دیگر درصد مصرف آب بخش صنعت نیز در همین سال ۳ درصد خواهد بود. مصرف آب بخش شهری نیز ۸ درصد و درصد مصرف آب تجدیدپذیر در ایران ۷۸ درصد ارزیابی میشود. همچنین براساس ارزیابیها نسبت وابستگی منابع آب ۷ درصد تخمین زده میشود.
اهمیت آب از سه جنبه
اهمیت موضوع آب و موارد مرتبط با آن در مناطق غرب آسیا و خاورمیانه از سهجنبه قابل بررسی است. از جنبه «کمآبیها و خشکسالیهای ذاتی این مناطق»، «از جنبه آثار تغییرات اقلیم و گرمایش جهانی بر این مناطق» و از جنبه «تنشها و مناقشات آبی محتمل آتی در این مناطق».
جنبه نخست: مناطق خاورمیانه و غرب آسیا همیشه بهعنوان یک منطقه خشک مطرح بوده است. اقلیم پایه این مناطق گرم و خشک بوده و زمستانها نیز با مقادیر کمی بارندگی همراه است. بسیاری از بخشهای این مناطق شامل بیابانهای خشک و کویری بوده و از بارندگی حداقلی برخوردار است. کمآبی و معضل تامین آب همیشه شاخصهای تاریخی در مناطق خاورمیانه و غرب آسیا بوده است. بسیاری از شهرها و تمدنهای مربوط در مناطقی بنا شدهاند که برای تامین آب، تنها به یک منبع (عمدتا رودخانه) متکی بوده و بهراحتی با تغییرات منبع آبی، تحت تاثیر قرار میگیرند. وقوع خشکسالیهای دورهای، تامین آب در این مناطق را با چالش بیشتری مواجه کرده است، بهطوری که بسیاری از کشورهای منطقه برای تامین آب مورد نیاز به شیرینسازی آب دریا روی آورده و درصد عمدهای از نیازها را از این راه تامین میکنند. چالش بسیار مهم دیگر تامین آب در این نواحی، عدم پراکنش مناسب زمانی بارشهاست که باعث شده است تا کشورهای منطقه برای مقابله با این چالش به ساخت سدهای عظیم بپردازند تا بتوانند آب را در مواقع بارش ذخیره و برای فصول کمآبی استفاده کنند. به همین دلیل در بسیاری از نواحی زیستبومها و پهنههای آبی تحتالشعاع قرار گرفته و وضعیت زیستمحیطی نامناسبی را رقم زده است. کمآبی، خشکسالی و وجود چالش برای تامین آب جزو مشخصات ذاتی جغرافیایی مناطق عمدهای از خاورمیانه و آسیای غربی است که همیشه کشورهای این منطقه با آن درگیر بودهاند.
جنبه دوم: مشابه سایر نقاط جهان، منطقه خاورمیانه و غرب آسیا نیز از تغییرات اقلیمی و گرمایش جهانی متاثر میشود. نتایج تحقیقات و مدلسازی حاکی از آن است که این منطقه از جهان با شدت بیشتری از تغییرات اقلیم متاثر میشود. آثار این پدیده جهانی در این مناطق عمدتا بهصورت افزایش دما و کاهش بارش نمود پیدا میکند. همچنین تشدید پدیدههای حدی اقلیمی (خشکسالیها و سیلها) از دیگر آثار تغییرات اقلیم است. تفاوت مهم افزایش دما و کاهش بارش بهدلیل تغییرات اقلیم و خشکسالیها در این است که تغییرات اقلیم باعث افزایش دما، کاهش بارش و تغییر الگوهای اقلیمی در مقیاسهای مکانی بسیار وسیع شده و برگشتپذیری آن در زمانهای بسیار طولانی صورت میگیرد یا شاید هیچگاه صورت نگیرد. تغییر اقلیم آثار ثانویه متعددی دارد و تقریبا بر سایر جنبههای زندگی بشری اثرگذار است. نکته مهم اینجاست که آثار تغییر اقلیم در منطقه خشک خاورمیانه و غرب آسیا، که خود بهطور ذاتی خشک و کمآب است، بهصورت بسیار چالشبرانگیزی نمود پیدا خواهد کرد. در حال حاضر و با درجه فعلی از پیشرفت علوم مرتبط با تغییرات اقلیم، نتایج تحقیقات، آینده مطلوبی را برای مناطق خاورمیانه و غرب آسیا از منظر منابع آب پیشبینی نمیکنند و بهنظر میرسد که این مناطق سالهای خشکتر و کمآبتری را نسبت به گذشته و وضعیت کنونی، در پیشرو داشته باشند.
جنبه سوم: به دلیل عدم تطابق مرزهای جغرافیایی کشورها با مرزهای حوضه آبریز، منابع آب در مناطق مختلف جهان بین کشورها مشترک میشوند. منطقه خاورمیانه و غرب آسیا نیز نه تنها از این امر مستثنی نیست، بلکه منابع آب مشترک این مناطق، بهخصوص رودخانهها، ازاهمیت برخوردار هستند. این منطقه از جهان همیشه بهدلیل وجود حوضههای آبریز مشترک بین چند کشور، پتانسیل بالایی برای مناقشات آبی بین کشورها دارد. از جمله این حوضههای آبریز، حوضههای آبریز دجله، فرات، نیل، اردن، ارس، هیرمند و آمودریا است. کمآبی و تغییرات اقلیم در این مناطق تنشها و مناقشات آبی موضوعه را تشدید میکند. از آنجا که پتانسیل استفاده از آبهای مشترک توسط کشورهای بالادستی بهعنوان یک ابزار سیاسی علیه کشورهای پاییندستی همیشه مهیاست، باید زمینههای قانونی و پیشنیازهای مختلف برای همکاری کشورها از این منظر فراهم باشد. متاسفانه در حال حاضر موافقتنامهها و پروتکلهای موجود درباره منابع آب مشترک در منطقه خاورمیانه و غرب آسیا از جنبههای متعددی دارای ضعف و چالش است. در موارد متعددی هم موافقتنامه یا پروتکل وجود ندارد. این موارد در نهایت سبب میشود که موضوع آب در خاورمیانه و غرب آسیا از جنبه تنش و مناقشات آبی محتمل در این مناطق نیز دارای اهمیت باشد.
طبقهبندی وضعیت آب
طبقهبندی وضعیت آب در کشورهای عضو مجمع مجالس آسیایی، براساس دو شاخص مورد بررسی قرار گرفته است. براساس «شاخص فالکن مارک» وضعیت آبی یک کشور برای سرانه آب تجدیدپذیر سالانه بیش از ۱۷۰۰ مترمکعب، بین ۱۰۰۰ تا ۱۷۰۰ مترمکعب، بین ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ مترمکعب و کمتر از ۵۰۰ مترمکعب بهترتیب بهصورت مناسب، بحرانی، کمآبی و کمآبی مطلق تعریف میشود. براساس «شاخص سازمان ملل» نیز برای درصد استفاده از میزان آب تجدیدپذیر سالانه بیش از ۴۰ درصد، بین ۲۰ تا ۴۰ درصد، بین ۱۰ تا ۲۰ درصد و کمتر از ۱۰ درصد، وضعیت آبی بهترتیب بهصورت بحران شدید، بحران متوسط، بحران متعادل و بدون بحران تعریف میشود. ارزیابی دادههای آماری نشان میدهد، کشورهای متعددی از میان کشورها، دارای وضعیت آبی مناسب نیستند. عمده این کشورها در مناطق آسیای غربی، آسیای جنوب غربی و خاورمیانه قرار گرفتهاند. این موضوع لزوم مدیریت صحیح منابع آب و اتخاذ رویکردهای صحیح در این مورد را تصریح میکند. ارزیابی وضعیت آب در ۳۹ کشور مورد بررسی نشان میدهد، براساس «شاخص فالکن مارک» ۶ کشور کمآب، ۱۸ کشور در وضعیت مناسب آبی، ۱۱ کشور کمآب مطلق و ۴ کشور در وضعیت بحرانی قرار دارند. از سوی دیگر براساس «شاخص سازمان ملل»، ۱۴ کشور در بحران شدید آبی، ۹ کشور بحران متوسط، ۱۰ کشور بدون بحران و ۶ کشور هم در بحران متعادل آبی قرار دارند.
پیشنهادهایی برای بحران آب
پیشنهادها و اقدامات قابل طرح در مجمع مجالس کشورهای آسیایی از دو دیدگاه قابل ارائه است. در دیدگاه اول پیشنهادها و اقدامات در مقیاس داخلی کشورهای منطقه ارائه میشود و دولتهای هدف باید اقدامات را در مدیریت داخلی خود مورد توجه قرار دهند، در حالی که در دیدگاه دوم پیشنهادها و اقدامات، از منظر منطقهای و روابط بین کشوری مدنظر قرار میگیرند و به جنبههای مختلف مدیریت منطقهای یا بینالمللی آب میپردازند. در مقیاس داخلی پیشنهادها به هفت بخش تقسیم شده است. اعمال مدیریت بههم پیوسته منابع آب با رعایت اصول توسعه پایدار در مقیاسهای ملی و حوضهای: بهطور کلی مدیریت بههم پیوسته منابع آب، رویکردی جهانی است که طی آن منابع محدود آب بهطور موثر، متعادل و پایدار مدیریت میشوند تا این منابع بتوانند پاسخگوی تقاضاهای متنوع و بعضا متضاد باشند. رویکرد مدیریت بههمپیوسته منابع آب که برای بهبود مدیریت منابع آب ارائه شده، دارای چهار اصل کلیدی است. آب شیرین یک منبع ضروری محدود و آسیبپذیر برای حفظ حیات، توسعه و محیطزیست است. توسعه و مدیریت منابع آب، باید براساس رویکرد مشارکتی با حضور بهرهبرداران، طراحان و سیاستگذاران در تمام سطوح باشد. زنان در ارائه، مدیریت و حفاظت از منابع آبی نقش مهمی ایفا میکنند. آب دارای ارزش اقتصادی رقابتی است و باید بهعنوان یک کالای اقتصادی شناخته شود. تحقیقات و وضعیت بسیاری از کشورهای آسیایی (خصوصا در منطقه خاورمیانه و غرب آسیا) حاکی از آن است که در این کشورها، آب و جنبههای مختلف آن با رویکرد جامع و بههم پیوسته مدیریت نمیشود. واضح است که این رویکرد هم در مقیاس حوضه آبریز (از جنبه کشوری) و هم در مقیاس ملی (از جنبه منطقهای) میتواند نقش موثری را در معضلات آبی موجود در کشورهای آسیایی ایفا کند.
ارتقای بهرهوری آب در بخشهای مختلف مصرف در مقیاسهای ملی و حوضهای: میزان محدود و اندک ذاتی آب تجدیدپذیر در کشورهای خاورمیانه و غرب آسیا از یک طرف و تغییرات اقلیم و افزایش نیاز آبی این کشورها به دلایل افزایش جمعیت و توسعه اقتصادی، این امر را به یک مقوله ضروری تبدیل میکند که این کشورها باید منابع آب محدود خود را با حداکثر بهرهوری مدیریت و استفاده کنند. چنین رویکردی نهتنها در بین کشورهای خاورمیانه و غرب آسیا مشاهده نمیشود، بلکه در بیشتر این کشورها بهرهوری آب در بخشهای مختلف مصرف بسیار پایین است. بخش کشاورزی بزرگترین مصرفکننده آب در این کشورهاست و راندمان استفاده آب در آن بسیار پایین است. در این راستا باید استفاده هر چه بیشتر از فناوریهای نوین مرتبط با صرفهجویی آب، اعمال الگوی کشت بهینه در بخش کشاورزی با توجه به استعدادها و اقلیم منطقه و راهکارهای خرد و کلان مدیریت آب مدنظر قرار گیرند.
منظور کردن ارزش کامل اقتصادی آب و توجه به مولفههای مختلف اقتصاد آب در برنامهریزیهای مختلف: مسوولان و سیاستگذاران در کشورهای خاورمیانه و غرب آسیا باید توجه داشته باشند که نگرش آنها به آب کاملا اقتصادی باشد. در صورت پذیرش این دیدگاه که آب کالایی اقتصادی است، علاوهبر مصرف بهینه، ارزش آب نیز حفظ شده و جایگاه مصرف آن با توجه به ارزش اقتصادی، تعیین خواهد شد.
استفاده هرچه بیشتر از بازچرخانی آب و منابع آب نامتعارف با لحاظ جنبههای مختلف از جمله جنبه زیستمحیطی: در یک دید کلی میتوان هر استفادهای از آب، به غیر از استفادهای که برای بار اول از آبهای تجدیدپذیر صورت میگیرد را بهعنوان استفاده از منابع آب نامتعارف به حساب آورد. کم بودن میزان آب تجدیدپذیر در کشورهای خشک و نیمهخشک خاورمیانه و غرب آسیا، استفاده از بازچرخانی آب و منابع آب نامتعارف را برای آنها به امری ضروری بدل میکند. در این میان دو راهکار اصلی «بازچرخانی و تصفیه آبهای بازگشتی از مصارف مختلف» و «شیرینسازی آبهای لب شور و شور» وجود دارد.
استقرار نظام برنامهریزی، توسعه و بهرهبرداری از منابع آب و مدیریت خطرپذیری و بحران با توجه به خشکسالیها و تغییرات اقلیم: مدیریت مبتنی بر خطرپذیری و بحران در برابر آسیبهای تهدیدکننده منابع آب، بهخصوصی خشکسالیها و تغییرات اقلیم، باید در تمام سطوح مدیریت بخش آب کشورهای خاورمیانه و غرب آسیا نهادینه شود. برخی از راهکارهای مهم ارتقای مدیریت ریسک و بحران «تقویت نظام پیشبینیها در مقیاسهای مختلف مکانی و زمانی»، «نظارت یکپارچه بر سیستمهای هشداردهنده مخاطرات اقلیمی»، «توسعه برنامههای آمادگی در سطوح مختلف دولتها» و «ارائه ساختار سازمانی هماهنگ بین دولت و ذینفعان» است.
تامین و رهاسازی حقابه زیستمحیطی زیستبومهای آبی: مروری بر وضعیت زیستمحیطی و زیستبومهای آبی کشورهای منطقه خاورمیانه و غرب آسیا حاکی از آن است که زیستبومها و پهنههای آبی این مناطق عمدتا وضعیت خوبی ندارند و حقابه آنها نیز در بسیاری موارد تامین نمیشود. علل اصلی این موضوع را میتوان در خشکسالیها، تغییر اقلیم و استفاده از حقابههای مذکور در بخشهای دیگر دانست. با اتخاذ رویکرد مدیریت جامع منابع آب در این مناطق و تأمین و رهاسازی حقابه زیستمحیطی زیستبومها و پهنههای آبی، علاوهبر حفظ و احیای آنها، منافع تداوم کارکردهای آنها در نهایت در مقیاسهای مختلف به ساکنان مناطق مذکور خواهد رسید.
ارتقای مشارکت ذینفعان در فرآیندهای مختلف برنامهریزی، اجرا و بهرهبرداری: مدیریت منابع آب اساسا امری دشوار و پیچیده است، زیرا یک اکوسیستم علاوهبر پدیدههای طبیعی، منابع انسانی را نیز دربرمیگیرد که هردوی این مولفهها دارای اجزای نامشخص، تنوع طبیعی، دینامیک پیچیده و وابستگیهای مقیاسی در مکان و زمان هستند. مدیریت موفق منابع آب در سطوح مختلف، نیازمند نوعی برنامهریزی است که در آن، نقش انسان بهعنوان مهمترین عامل تأثیرگذار بر منابع آب، پررنگ در نظر گرفته شود و نظرات ذینفعان در عرصههای طبیعی در تصمیمات مدیریتی لحاظ شود.
اما پیشنهادها و اقدامات از دیدگاه مدیریت آب در سطح منطقه (مقیاس منطقهای یا بینالمللی) در چه حوزههایی تقسیمبندی شده است. این پیشنهادها در ۱۰ مورد ارائه شده است. توجه به تغییر اقلیم و جنبههای مختلف آن در منطقه خاورمیانه و غرب آسیا: ارزیابی پازل بین دولتی تغییر اقلیم سازمان ملل حاکی از آن است که منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا درحال تبدیل شدن به منطقهای خشکتر و گرمتر است و افزایش دما و کاهش بارندگی و خشکسالیهای متوالی رخ داده در این مناطق در افق سال ۲۰۵۰، جمعیتی بالغ بر ۸۰ تا ۱۰۰ میلیون نفر را تحت تاثیر تنش آبی شدید قرار خواهد داد. از آنجا که موضوع تغییر اقلیم، تمام کشورهای مناطق مذکور را در افقهای زمانی طولانی درگیر خواهد کرد، برای مواجهه موثر با این پدیده، همکاری و اقدام کامل و همهجانبه کشورهای منطقه و تحت تأثیر، لازم خواهد بود. عدم استفاده از آب بهعنوان یک ابزار سیاسی علیه کشورهای پاییندست: تمام قاره آسیا از حوضههای آبریز متعددی تشکیل شده است که این حوضههای آبریز بین دو یا چند کشور مشترک بوده و در نتیجه منابع آب آنها نیز بین این کشورها مشترک میشود. مصادیق متعددی را برای این امر میتوان در منطقه خاورمیانه و غرب آسیا عنوان کرد که ازجمله آن تنشها و مناقشات آبی حوضه آبریز دجله و فرات است. انتقال و تبادل فناوریهای برتر و نوین در زمینه آب بین کشورهای منطقه: بدون شک، نقش فناوریهای برتر و نوین در برخورد با معضلات آبی غیرقابل انکار است. منابع محدود و اندک آب بالاخره سیاستگذاران بخش آب را به ارتقای هر چه بیشتر بهرهوری در این بخش سوق خواهد داد. موضوع ارتقای بهرهوری نیز رابطه بسیار نزدیکی با فناوریهای برتر و نوین در این زمینه دارد. کشورهای خشک و کمآب خاورمیانه و غرب آسیا باید تمام تلاش خود را برای بهکارگیری هر چه بیشتر فناوریهای برتر و نوین در بخش آب بهعمل آورند و نکته مهم اینجاست که کشورهای این حوزه باید تمام سازوکارهای انتقال و تبادل فناوریهای برتر و نوین در زمینه آب را بین یکدیگر فراهم کنند.
تصویب قانونهای لازم جهت تسهیل راهبری امور موضوعه بین کشورهای منطقه توسط پارلمانهای مربوطه: وجود قوانین و مقررات هماهنگ در زمینه آب بین کشورها، انجام گامهای بعدی را توسط دولتهای این کشورها تسهیل میکند. لحاظ کردن مقوله آب مجازی در واردات و صادرات بین کشورهای منطقه: در صورت هماهنگی بین کشورهای منطقه از منظر تجارت آب مجازی، این کشورها میتوانند یک گام مهم در مقابله با بحران آب بردارند. منظور از هماهنگی مذکور تولید کالاها و محصولات کشاورزی در مقیاس منطقه یا حتی قاره، با توجه به استعدادهای آبی است. بدین ترتیب که کالاها و محصولات آببر در مناطق پرآب و کشورهای پرباران تهیه شده و با صادرات آنها به کشورهای خشکتر، تعادل در میزان منابع و مصارف در مقیاس منطقهای و قارهای برقرار شود. تعریف و اجرای طرحهای بر پایه منافع مشترک با محوریت آب: تعریف و اجرای طرحها بر پایه منافع مشترک با محوریت آب، علاوهبر گسترش همکاریها بین کشورهای منطقه خاورمیانه و غرب آسیا، میتواند در جلوگیری از افزایش تبعات بحران آب و بهخصوص مناقشات آبی، نقش موثری را ایفا کند. تبادل دادهها و آمار پایش و سنجش منابع آب منطقه بین کشورها: تبادل دادهها و آمار بین کشورها میتواند از جهاتی مانند «مدیریت موثر و مطلوب منابع آب مشترک بین کشورها» و «راهبری اقدامات سازگاری و تسکین تغییرات اقلیم و اثرات آن» دارای اهمیت باشد.
توجه به موضوع محیطزیست و جنبههای مختلف آن در مقیاس منطقهای و بین کشوری: واضح است که اثرات و جنبههای زیستمحیطی توسعه جوامع انسانی در موارد متعددی محدود به مرزهای کشور مقصد نمیشود و کشورهای اطراف را نیز دربرمیگیرد. مصداق بارز این موضوع وقوع توفانهای گردوخاک است که کانونهای منشا آن در یک کشور است و مناطق تحتتاثیر ممکن است در چند کشور دیگر واقع شود. لحاظ پیوند آب - غذا - انرژی - (نکسوس) در مدیریت منطقه و روابط بین کشورها: نظر به وجود بحرانهای زیست-محیطی، آبی و امنیت غذایی در منطقه خاورمیانه و غرب آسیا، رویکرد نکسوس با توجه به نیازها و مشارکت تمام ذینفعان و ذیمدخلان میتواند تعادل پایدار را در بهرهبرداری از منابع ایجاد کند. رویکرد نکسوس چشماندازی کلی از پایداری است که تلاش میکند تا تعادل میان اهداف مختلف، منافع و نیازهای جوامع و محیطزیست را براساس کمیسازی روابط آب، غذا و انرژی از طریق مدلسازیهای کمیوکیفی برقرار سازد. تاسیس نهاد منطقهای مدیریت آب بین کشورهای منطقه: وجود منابع آب مشترک و بهخصوص رودخانهها در تمام قاره آسیا و با تاکید در مناطق غرب و خاورمیانه، تنشها و مناقشات آبی این مناطق را تشدید خواهد کرد. در مورد بیشتر منابع آب مشترک مذکور هیچگونه موافقتنامهای وجود ندارد و همچنین بیشتر کشورهای منطقه موافقتنامهها و کنوانسیونهای بینالمللی را نپذیرفتهاند.