پیشبینیهای امیدوارکننده
رویترز در این رابطه مینویسد پیشبینیهای مثبت از تقاضا برای سنگآهن و فولاد در سال آینده میلادی عامل رشد قیمتها بوده است. بر اساس این گزارش چین در پی رشد زیرساختها در سال آینده و راهاندازی پروژههای زیربنایی که مصرف بیشتر فولاد را در پی خواهد داشت باعث شده است که قیمت سنگآهن نیز افزایش یابد. در این رابطه شورای دولتی چین اخیرا از راهاندازی پروژههای مهم زیربنایی برای توسعه جادهها و بخش ساختمانی در این کشور خبر داده که میتواند قیمت فولاد و تقاضا برای آن را تقویت کند و این موضوع بازار سنگآهن را با تحرک روبهرو خواهد ساخت.همین موضوع باعث شده پیشبینیها از رشد اقتصادیدر چین در سال ۲۰۱۹ بار دیگر تقویت شود؛ در نتیجه نگاهی به معاملات آتی سنگآهن در بازار چین نشان میدهد که بازار با یک تغییر نسبی و آرام روبهرو شده است.به این ترتیب در پایان هفته قراردادهای آتی انواع محصولات فولادی در بازار چین بین نیم تا یک درصد رشد قیمت را تجربه کردند. سنگآهن و زغالسنگ نیز به تبعیت از این وضعیت شرایط نسبتا مناسبی را پشتسر گذاشتند.
با این حال اوضاع به اندازهای نیست که بتوان از آن به جهش تعبیر کرد. به هر حال انتشار آمارهای مثبت و دادههای امیدوارکننده از رشد تولیدات صنعتی و افزایش سرمایهگذاریها در این حوزه در ماه نوامبر باعث کاهش سطوحی از نگرانیها در روزهای پایان هفته گذشته شده است. این دو عامل توانایی رشد تقاضا را برای بازارهای پایه مختلف به همراه دارند و به حمایت از این بازارها منتهی خواهند شد.متال بولتن در این رابطه مینویسد این رشد قیمتها در شرایطی کسب شده است که در هفته گذشته محدودیتها در استان تانگشان بزرگترین استان سازنده محصولات فولادی در چین افزایش یافته تا به این ترتیب استانداردهایزیست محیطی حفظ شود. با این حال شاهد بهبود قیمتها و تقاضا برای سنگآهن بودیم. رویترز در این رابطه میگوید تا پایان سال احتمالا میزان تولید تا محدوده ۲۰ درصد کاهش یابد که این مساله تقاضا برای مواد خام را نیز کاهش میدهد؛ اما بعد از آن بار دیگر میزان تقاضا برای سنگآهن، زغالسنگ و سایر مواد اولیه با رشد روبهرو خواهد شد.
کاهش واردات سنگآهن در نوامبر
انتشار آمارهایی از کاهش واردات سنگآهن توسط چین در ماه نوامبر نیز موضوع دیگری است که رویترز در گزارشی به بررسی آن پرداخته است. این گزارش اضافه میکند که چین در ماه گذشته ۸۶ میلیون و ۲۵۰ هزار تن سنگآهن وارد کرده که در مقایسه با ماه اکتبر ۲ میلیون تن و در مقایسه با نوامبر گذشته ۸میلیون تن پایینتر است. با این حال بررسیها نشان میدهند چین در ماه دسامبر از راه دریا میتواند حداکثر ۷۰ میلیون تن سنگآهن وارد کند که بسیار رقم پایینی است و رسیدن سال نو و تعطیلات مرتبط با آن در کنار کاهش تولید فولاد و افت تقاضا برای سنگآهن و سایر عوامل دلایل مهمی برای این کاهش به شمار میروند. در عین حال در ۱۱ ماه از سال ۲۰۱۸ چین ۹۷۷ میلیون و ۸۹۰ هزار تن سنگآهن وارد کرده که از رقم ۹۹۱ میلیون تن در مدت مشابه سال قبل پایین تر است.
این به آن معنا است که سال ۲۰۱۸ در مقایسه با پارسال شرایط متزلزلی را شاهد بودهایم؛ با این حال جرقههایی از تغییر فاز برای سال آینده نیز دیده میشود.طی سالهای گذشته با کاهش قیمت فولاد شرکتهای تولیدی ناچار شدند هزینههای تولید خود را کاهش دهند و این اقدام را از طریق استفاده از سنگآهنهای با کیفیت پایینتر که ارزانتر هستند، عملی کردند تا به این طریق بتوانند سود بیشتری کسب کنند که این موضوع باعث شد تا تقاضا برای قراضه نیز کاهش یابد. با این حال معاملهگران فولاد و سنگآهن هنوز هم محتاطانه رفتار میکنند؛ ولی آنچه مسلم است رویه گذشته تغییر کرده و استفاده از سنگآهنهای با کیفیتتر برای کاهش آلایندگی در استانهای فولادی در دستور کار قرار گرفته که این موضوع بار دیگر حاشیه سود این بنگاهها را کاهش داده است. به عبارتی سادهتر تحولاتی مداوم در حوزه فولاد و سنگآهن در جریان است که قیمتها را در دامنهای ثابت تغییر میدهد و به عقیده تحلیلگران این دامنه بین ۶۰ تا ۷۰ دلار در نوسان است. این موضوعات حتی روی میزان ذخیرهسازی سنگآهن برای شرکتهای فولادی نیز اثر گذاشته و تقاضا را به شدت در کنترل خود گرفته است.
کاهش ذخیرهسازیها در بنادر و انبارها
در این رابطه بیزنس اینسایدر در گزارشی نوشت میزان ذخایر سنگآهن در بنادر چینی از ۷ دسامبر به پایین ترین میزان خود رسیده و این موضوع در انبارهای فولادسازان نیز دیده میشود؛ بهطوریکه مجموع موجودی انبارهای فولادیها به کمترین میزان از اوایل ماه اکتبر رسیده است. تحلیلگران اما معتقدند با آنکه شرایط مناسب است؛ احتمالا شاهد جهش در تقاضا برای سنگآهن در ماههای آینده نباشیم؛ اما میتوان پیشبینی کرد وضعیت باثبات و پایدار بماند ولی از ماه مارس شرایط تغییر خواهد کرد. در این شرایط باید گفت تحلیلها با یک عدم اطمینان نسبتا بالایی روبهرو هستند.
از یکسو این احتمال که تقاضا تا پایان سال بار دیگر افزایش یابد وجود دارد؛ چراکه در سال آینده پیشبینیهای خوبی از رشد تولید در چین وجود دارد و از سوی دیگر احتمال آنکه به دلیل وضعیت آب و هوایی در چین لااقل تا پایان ماه مارس تقاضا کاهشی باشد دور از ذهن نیست.
از طرفی احتمال آنکه تقاضا برای سنگآهن با عیار بالا افزایش یابد وجود دارد؛ اما در عین حال با کاهش قیمت فولاد در بازارهای جهانی بعید نیست بار دیگر خریداران عیارهای پایین را در دستور خرید خود قرار دهند. از یک طرف موجودی انبارها به شدت در حال کاهش است و واردات با افت روبهرو شده و از سوی دیگر پیشبینیها از رشد تقاضا به دنبال برنامههای توسعه زیرساختی در چین وجود دارد و همه این موارد از شکنندگی تحلیلها خبر میدهند.
در این بین اما پیشبینیها از تقاضا برای بهار سال آینده مثبت است. این بهبود تقاضا در مورد محصولات با عیار بالا نیز مشهود است؛ زیرا تحلیلگران معتقدند با شروع فصل گرما تولیدکنندگان فولاد بار دیگر به سمت استفاده از سنگآهنهای باکیفیت حرکت خواهند کرد.شرکتهای معدنی نیز در حال استفاده از ظرفیتهای خود برای ارتقای مراحل اکتشاف و استخراج محصولات باکیفیت برای کسب بازارهای چین هستند و انتظار میرود بازار در سال آینده حمایت بهتری از سنگآهن با عیار بالا داشته باشد. این موضوع به میزان حاشیه سود شرکتهای فولادی بستگی دارد و در صورتی که قیمتها مناسب باشد میتواند این پیشبینی محقق شود. مثلا این انتظار که قیمت فولاد بعد از تعطیلات سال نو چینی در فوریه افزایش مییابد. بنابراین تقاضا برای سنگآهن باکیفیت نیز در همین دوره رشد خواهد کرد. این مساله قیمت این نوع سنگآهن را افزایش میدهد و به دنبال آن تقاضا برای سنگآهن با عیار پایین نیز کاهشی خواهد شد.
پیشبینیهای بد و جنگهای تجاری
با تمام این اوصاف اما یک موسسه تحقیقاتی در حوزه فولاد و فلزات در چین پیشبینی متفاوتی را روز گذشته منتشر کرده که بد نیست مختصری از آن را در این گزارش بخوانیم. بر اساس گزارش موسسه تحقیقاتی متالورژی چین (MPI) ممکن است تقاضا برای فولاد در چین سال ۲۰۱۹ حتی کاهشی باشد. این میزان کاهش در این گزارش البته ۴/ ۲ درصد اعلام شده که رقم نسبتا بالایی است؛ اما از آن بدتر آنکه این رقم میتواند تقاضا در کل آسیا را نیم درصد کاهش دهد. برخی معتقدند این پیشبینی خیلی بدبینانه است؛ اما بعید هم نیست؛ زیرا فولاد چین در دو سال گذشته نیز کاهشی بوده است. MPI میگوید: اگر این میزان کاهش تقاضا برای فولاد درست باشد تقاضا برای سنگآهن نیز با سرعت بیشتری کاهش خواهد یافت که این تحلیل با آنچه در فوق اشاره کردیم، مغایرت دارد. کارشناسان میگویند باید به مواردی همچون تقاضای چین و تولید در این کشور و... مسائل دیگری را نیز افزود و تحلیل را تکمیل کرد.
به عقیده آنها، الان موضوع مهم دیگر مساله رقابتهای تجاری در حوزه فولاد در دنیا است که هرچند ظاهرا با یک ثبات روبهرو شده اما هنوز آرام نگرفته است. فولادسازان آمریکایی ظاهرا معتقدند سال ۲۰۱۸ سال خوبی برای آنها بوده زیرا توانستهاند بدونرقابت فولادهای چینی محصولات خود را به فروش برسانند. آنها اغلب معتقدند و شاید هم درست میگویند که چینیها فولاد خود را با قیمتهای پایین تر در بازار آمریکا به فروش میرسانند و اصطلاحا با دامپینگ کار خود را پیش میبرند. در برابر چینیها این نظر را ندارند؛ ولی در حقیقت چین با پایین نگه داشتن ارزش پول خود این کار را در حوزه تجارت میکند؛ اما هدفش ورشکسته کردن رقبا نیست، بلکه تلاش برای کسب سود بیشتر است.
با این حال دولت ترامپ با استفاده از ماده ۲۳۲ روی واردات کالاهایی از جمله در حوزه فولاد تعرفههای ۲۵ درصدی وضع کرد که اکثر کشورها از جمله کانادا، برزیل، اتحادیه اروپا، مکزیک، کره جنوبی، استرالیا و آرژانتین را شامل شد.این مساله به گفته موسسه آهن و فولاد آمریکا باعث شده تا واردات این محصولات ۱۲درصد تاکنون کاهش یابد و تولید فولاد نیز در حدود ۵ درصد در خاکآمریکا افزایش یابد. اما واقعیت این است که میزان تولید آمریکا و چین قابل مقایسه نیست. بازار فولاد دنیا را چین هدایت میکند؛ زیرا ۴ برابر آمریکا تولید میکند و این واقعیت را نباید نادیده گرفت اثری که چین بر بازارهای میگذارد، بسیار جدی است. در عین حال به همان نسبت که چین از مزایایی همچون نیروی کار ارزان و دسترسی به سنگآهن برخوردار است آمریکا با مشکلاتی روبهرو است. فولادسازان آمریکایی معتقدند هزینههای تولیدشان بالا است؛ اما میگویند امیدوارند با رونق صنعت خودرو در سالهای آینده میزان فروش و سود بیشتری را کسب کنند.
برخی نیز اما نظر دیگری دارند. آنها میگویند اگر قرار باشد در سالهای آینده تولیدکنندگان خودرو در دنیا تلاش کنند تا خودروهای سبکتری به بازار عرضه کنند در این صورت مصرف فولاد کاهش مییابد که این مساله قیمتها را نیز با کاهش روبهرو میسازد و بازارهای مختلف سنگآهن دنیا را نیز با چالش روبهرو میکند و البته با توجه به بازارهای صادراتی خودروهای چینی در آسیا باید گفت چین به مراتب دیرتر به این نقطه خواهد رسید.در نتیجه فولاد چینی هم ارزانتر و هم پرتقاضاتر از آمریکا به پیش خواهد رفت؛ به علاوه اینکه چین به خوبی راه مصرف داخلی محصولات فولادی را میداند و از ظرفیتهای کافی هم برای این کار برخوردار است.
سه گام برای بهبود
در این باره یک فعال حوزه فولاد در آمریکا میگوید باید برای آینده اقداماتی را انجام داد تا بتوان در این رقابت پیروز شد؛ نخستین اقدام آن است که باید از تکنولوژیهایی در تولید فولاد استفاده کرد که کارآیی مصرف انرژی را افزایش و تولید گازهای گلخانهای را کاهش دهد و به این ترتیب بتوان فولادی رقابتی تر تولید کرد. طبعا چنین شرایطی باعث میشود بازار سنگآهن دنیا نیز تغییر جهت دهد و استفاده از محصولات باکیفیتتر در دستور کار قرار بگیرد.
گام دوم توسعه و گسترش پروژههای تحقیقاتی برای تغییر ساخت آهن و فولاد در آمریکا است که نمونههای آن در شرکتهایی مانند تاتا استیل در حال آزمایش است. استفاده از این تکنولوژیها مثلا استفاده از هیدروژن و برق به جای کربن دسترسی به زیرساختهای انتقال و ذخیرهسازی را نیز مقرون به صرفه خواهد کرد که این موارد هزینههای تولید را برای شرکتهای فولادی آمریکایی کاهش میدهد. این موارد نشان میدهند با آنکه رقابت شدیدی بین آمریکا و چین در حوزه فولاد ایجاد شده اما تولیدکنندگان آمریکایی به دنبال آن هستند تا از شرایط جدیدی برای برد این رقابت استفاده کنند. البته رفتار آمریکا تاثیر چندانی بر بازار سنگآهن دنیا به همراه ندارد؛ اما رفتار چین همچنان تعیینکننده است.
اروپا نگران کاهش تقاضا
شرکت آرسلور متال، بزرگترین تولیدکننده فولاد جهان روز سه شنبه در گزارشی پیشبینی کرد تقاضای اروپا برای فولاد در مقایسه با رقم پیک آن در سال ۲۰۱۷ در حدود ۲۰ درصد کاهش یافته است. با آنکه بعد از سال ۲۰۱۵ که در آن قیمت فولاد به پایینترین میزان خود رسید و سپس شروع به رشد کرد؛ اما جدال بین چین و آمریکا از یکسو و نگرانی از افت بیشتر قیمتها از سوی دیگر باعث شده تا سرمایهگذاران نگران تکرار اتفاقات گذشته باشند.
آنها میگویند اگر این نزاع به کاهش رشد اقتصادی در چین منتهی شود بازار فولاد و سنگآهن نیز سقوط خواهد کرد و این خطرناک است. کارشناسان میگویند اروپا در این بین آسیبپذیری بالایی دارد. اروپا پیش از بحران جهانی تا ۸۰ درصد از ظرفیت خود برای تولید فولاد استفاده میکرد و اکنون این رقم به ۶۵ درصد رسیده است و این موضوع شکنندگی این کشورها را نشان میدهد.